چكيده :
حدود دودهه است كه توسعه مبتني برخوشه ها، بعنوان يك استراتژي نوين مورد توجه
برنامه ريزان وسياستگذاران دركشورهاي صنعتي ودرحال توسعه مي باشد. سازمان هاي بين
المللي همچون ILO1، UNIDO2 وبانك جهاني3 نيز طرح هاي متعددي را ازطريق توسعه خوشه
هاي صنعتي دركشورهاي مختلف اجرا وحمايت كرده اند. امروزه دراكثر كشورهای جهان،
صنايع كوچك ومتوسط ازجنبه هاي مختلف اقتصادي، اجتماعي ، توليد صنعتي وارائه خدمات
درحال نقش آفريني هستند همچنين دركشورهاي درحال توسعه صنايع كوچك ومتوسط عامل
راهبردي براي توسعه اقتصادي، اشتغال زايي و رقابت پذيري صنايع مي باشند. اين درحالي
است كه دركشور ما با وجود اينكه بيش از 90درصد واحدهاي توليدي درگروه صنايع كوچك
ومتوسط قرار مي گيرند، بدليل نداشتن استراتژي توسعه مبتني برساختارهاي موجود صنعتي
و رهاكردن واحدهاي كوچك توليدي به حال خود، اين بنگاه ها نتوانسته اند سهم قابل
توجهي درتوليد ناخالص ملی وايجاد ارزش افزوده داشته باشند. دراين مقاله با برشمردن
مشكلات عمده صنايع كوچك ومتوسط كشورمان به نقش ومزاياي استفاده ازخوشه هاي صنعت
براي رونق وپايداري اين واحدها (SME)4 پرداخته شده است.
محمد بدری فریمان:دانش آموخته مهندسی صنایع دانشگاه شهید باهنر کرمان
جبار کیانی: دانش آموخته مهندسی صنایع دانشگاه شهید باهنر کرمان
ايميل : m.badri.f@gmail.com