همواره توجه به مسایل عجیب و غریب برای بشر جالب بوده و شاید به
همین دلیل، حس ششم را میتوان یکی از این مسایلی دانست که همهمان برای یکبار هم
که شده، به آن فکر کردهایم.
همواره توجه به مسایل عجیب و غریب برای بشر جالب بوده و شاید به همین دلیل، حس ششم را میتوان یکی از این مسایلی دانست که همهمان برای یکبار هم که شده، به آن فکر کردهایم. اینکه بعضیها از طریق الهام یا یک حس درونی از برخی مسایل آگاه شوند یا هشدارهایی در مورد وقایع احتمالی بدهند، ذهن خیلی از دانشمندان را هم به خود مشغول کرده و حالا سوال «موضوع ویژه» این هفته همین است که واقعا این حس چیست و چهقدر میتوان به آن اعتماد کرد؟ …
● سرازیری ناخودآگاه در خودآگاه
بعضی تئوریها به دو نوع ناخودآگاه اشاره میکنند که دومین آن را که به ابر
ناخودآگاه همان روح یا خود برتر میشناسند و میگویند در قدرت حس ششم تاثیرگذار
است. در این تئوری دو نوع واقعیت وجود دارد: یکی طبیعی و یکی ماورایی. گفته میشود
که حس ششم وقتی بروز میکند که انسجامی بین این دو نوع واقعیت برقرار شود و انسجام
هم زمانی اتفاق میافتد که موانع واقعیتها شکسته شود و این شکستگی، همیشگی نیست؛
یعنی فقط گاهی رخ میدهد، چون اگر دایم به وجود بیاید، تمام افکاری که در ناخودآگاه
ماست به سمت ضمیر خودآگاهمان سرازیر میشود و ذهن قادر به تحمل این سیل اطلاعاتی
نیست.
● خواب و حس ششم
وقتی انواع حس ششم را در نظر میگیریم، مساله خواب هم به عنوان یک عامل مهم مطرح
میشود و طبق نظر برخی دانشمندان خواب با تئوری دو نوع واقعیت همخوانی دارد. بر
طبق این نظریهها خواب هم به دو گروه تقسیم میشود: خوابهای واقعی که در آنها
اطلاعاتی روشن و واضح منتقل شده و معمولا مواردی در آن پیشبینی شده و هشدارهایی به
فرد داده میشود و خوابهای غیرواقعی که حاوی تصاویری فانتزی و نمادین است. این
دانشمندان بر این باورند که خوابهای واقعی از مسیرهای برقراری حس ششم است چون ضمیر
خودآگاه به حداقل فعالیت رسیده است.
● حس ششم و غذاهای پرکالری
گروهی از دانشمندان آمریکایی کشف کردند که در مغز نوعی «حس ششم» وجود دارد که موجب
میشود افراد به غذاهای پرکالری شیرین و پرچربی تمایل پیدا کنند.
تیم تحقیقاتی دانشگاه دوک آمریکا که نتایج تحقیقات خود را در تازهترین شماره مجله
«نورون» منتشر کردهاند، مکانیزمهایی را شناسایی کردند که سیستم پاداش مغزی را
فعال میکنند. در حقیقت این مکانیزمها همانند نوعی «حس ششم» مغز عمل میکنند که
توانایی تشخیص قندها، چربیها و هیدراتهای کربن را دارند و تمایل افراد به غذاهای
پرکالری وابسته به این مکانیزمها است.
این کشف میتواند به ارایه توضیحات بهتری در خصوص دلایل ابتلا به چاقی مفرط کمک
کند.
این دانشمندان در بررسیهای خود از موشهای آزمایشگاهی اصلاح ژنتیکی شدهای استفاده
کردند که دارای یک بخش کلیدی از گیرندههای طعم که شیرینی را درک میکند، نبودند و
بنابراین توانایی تشخیص طعمهای شیرین را نداشتند.
این محققان با انجام یک سری از آزمایشات این موشهای غیرحساس به شیرینی را با
موشهای عادی مقایسه و تمایل آنها را به یک محلول محتوی شکر و یک شیرینی با کالری
زیاد مشاهده کردند. میزان شیرینی این ماده شیرین ۶۰۰ برابر بیشتر از ساکاروز بود.
در این آزمایش مشخص شد که محلول آب و شکر نسبت به شیرینی حتی در موشهایی که
توانایی درک طعم شیرین را نداشتند با استقبال بیشتری مواجه شد و این موشها تمایل
خود را به خوردن محلول ملایم آب و شکر به جای استفاده از شیرینی بسیار شیرین نشان
دادند.
در این خصوص این دانشمندان اظهار داشتند: «سیستم پاداش مغزی در کنار مناطق مغزی
دیگری که به این حیوانات امکان شناسایی تحریکات خارجی مهمی را که برای بقای آنها
اهمیت دارد، میتواند در نظر گرفته شود.»
در حقیقت این سیستم پاسخهای رفتاری حیوان را به روشی چندگانه که امکان رودررویی
دوباره این تحریکات را در آینده فراهم میکنند، افزایش میدهد.
عنصر کلیدی در این سیستم «دوپامین» است. دوپامین یک انتقالدهنده عصبی است که با
قدرت به طعم غذاها به خصوص غذاهای غنی از قندها و چربیها پاسخ میدهد.
به گفته این محققان، طعم یک مکانیزم کمکی است که به پیدا کردن پاداش واقعی یعنی
کالری کمک میکند. درحقیقت نتایج این تحقیقات نشان میدهد که سیستم داخلی پاداش در
موشها در اثر مصرف کالری و مستقل از طعم فعال میشود و سطوح دوپامین، هورمون
سرخوشی، برپایه مصرف کالریها و نه در اثر طعم غذاهای مصرف شده افزایش مییابد.
به این ترتیب این تحقیقات میتواند به درک بهتر دلایل چاقی مفرط کمک کند و برای
مثال توضیح دهد که چرا بعضی از افراد به مدت بسیار طولانی تمایل زیادی به خوردن
غذاهای پرکالری دارند و هیچ تلاشی برای مصرف غذاهای کم کالری نمیکنند.
● حس ششم چیست؟
حس ششم یا درک ماورای حواس از موضوعاتی است که همیشه بحثبرانگیز بوده. در تعریف
این حس میگویند: «درک اطلاعاتی است که از طریق حواس شناخته شده (لامسه، بینایی،
شنوایی، بویایی، چشایی) قابل شناسایی نیست و با تجربههای قبلی درک نمیشود.» ابداع
واژه حس ششم یا درک ماورای حواس توسط یک روانشناس آلمانی به نام رادولف تیشنر
انجام شد و یک روانشناس دانشگاه دوک با نام جیبیراین آن ایده را برای برخی
قابلیتهایی روانی مثل تلهپاتی به کار برد. البته جوامع علمی این موضوع را هنوز
رسما نپذیرفتهاند چون پایه و شواهد علمی کافی نداشته و تئوری خاصی برای توضیح و
توجیه آن وجود ندارد.
● حس ششم داریم یا نداریم؟
با وجود اینکه شواهد روزافزونی نشاندهنده وجود حس ششم است اما این موضوع با قوانین
فیزیکی قابل توجیه و توضیح نیست. ضمن اینکه حس ششم به هوشیاری و ضمیر باطن بستگی
دارد و این موضوع از عملکرد مغزی جداست. همزمان برخی تحقیقات فیزیک کوانتوم به
وجود جهانی ثانوی که غیرمادی است، اشاره کرده است و به همین دلیل، برخی دانشمندان
وجود حس ششم را که به ماوراءالطبیعه مربوط است ممکن دانستهاند؛ چون دانشمندان آن
را به بخش ناخودآگاه ذهن و حافظه مربوط دانستهاند.
● حس ششم و پیشبینی وقایع
یک باور عمده وجود دارد مبنی بر این که حس ششم در افراد هیپنوتیزمشده هم دیده
میشود. افرادی که حس ششم قوی دارند بدون وجود شواهد و دلایل تجربی یا قابل درک با
حواس پنجگانه میتوانند موارد و وقایعی را حدس بزنند. آقای کارل سارجنت، روانشناس
دانشگاه کمبریج، وقتی در مورد رابطه حس ششم و هیپنوتیزم شنید؛ آزمایشی را طراحی کرد
که این ارتباط را اثبات کند. او ۴۰ دانشجوی دانشگاه را انتخاب کرد که هیچکدام
سابقه حس ششم قوی نداشتند. آنها را به دو گروه تقسیم کرد؛ گروهی که قبل از انجام
آزمایش با کارتهای زنر هیپنوتیزم شدند و گروه دوم یا گروه کنترل که با آزمایش
کارتهای زنر بخش شده بودند. در گروه دوم متوسط امتیاز از ۲۵، فقط ۵ بود و کاملا به
شانس و احتمال بستگی داشت اما در افرادی که هیپنوتیزم شده بودند امتیاز از ۲۵، حدود
۱۲ بود. نتیجهای که سارجنت گرفت این بود که حس ششم با ذهن آزاد و رها و سطوح اصلی
و عمقی هشیاری ارتباط دارد. در تحقیقات روانشناسی بر پایه همین ارتباط و اصل از
هیپنوتیزم برای ایجاد حس ششم در سطوح بالا استفاده شده است. بررسیهای بعدی هم این
ارتباط را تایید کرده است چون دانشمندان معتقدند ذهن بیدار، هشیار و فعال که تحت
تاثیر ورودیهای مختلف ذهنی و محیطی قرار میگیرد، کمتر میتواند از حس ششم خود
(اگر وجود داشته باشد) استفاده کند.
● سابقه حس ششم
سابقه حس ششم به عهد باستان برمیگردد و گفته میشود در بسیاری از فرهنگهای
باستانی افرادی بودهاند که توسط چنین خصوصیتی با مردگان، ارواح و مواردی مشابه
ارتباط برقرار میکردند.
در سال ۱۹۳۰ میلادی جیبیراین در کارولینای شمالی به همراه همسرش در مورد این حس
بررسی کردند و آقای راین از یک سری کارت ساده با نام کارتهای زنر (Zener) استفاده
کرد که در حال حاضر به آن کارتهای درک ماورای حواس یا حس ششم میگویند. این
کارتها اشکال دایره، مربع، خطوط پیچدار، علامت به علاوه و ستاره را دارند. از هر
علامت ۵ کارت در یک بسته ۲۵ تایی وجود دارد. یک سری کارت با ردیف خاصی چیده میشوند
و فرد مورد نظر باید طرز چینش آن را حدس زده با حس ششم آن را درست بچیند. در
سالهای بعد تحقیقات متفاوتی نیز روی این حس انجام شد.
در حال حاضر بحث در مورد این حس با نگرانیهای متخصصان علوم طبیعی همراه است چون
معتقدند شواهد آماری آزمایشگاهی اثبات شدهای در این مورد وجود ندارد و اگر هم
نتایج آماری وجود داشته باشد، بسیار اندک و ضعیف است. اما افرادی که در مورد این
موضوع تحقیق میکنند معتقدند مطالعات بیشماری نشان میدهد که افراد خاصی همواره
نتایج قابل توجهی از خود نشان دادهاند و حتی بعضی از آنها نتایج شاخص و بالایی از
این حس در خود نشان میدهند که اصلا قابل اغماض نیست.
● حس ششم × ۳
دانشمندان سه نوع حس ششم را مطرح میکنند:
▪ الهام قبل از اتفاق: در این نوع حس ششم، افراد توانایی پیشبینی آینده را دارند و
وقایع و اتفاقاتی که در آینده رخ میدهد به نحوی به آنها الهام میشود. گفته میشود
در دنیا یکی از معروفترین نمونههایی که این حس را داشته، نوستراداموس پیشگو است.
▪ تلهپاتی: تلهپاتی توانایی ارسال و دریافت تصاویر ذهنی است و یا خواندن آنچه در
ذهن دیگران وجود دارد؛ یعنی فرد مورد نظر بدون صحبت با دیگران میداند در ذهن آنها
در لحظهای خاص دقیقا چه میگذرد.
▪ بصیرت: بصیرت یا بینش روشن یا روشنبینی، قدرت دیدن مواردی است که ورای دامنه
طبیعی بینایی است؛ به عنوان مثال، برخی از این افراد ادعا میکنند که میتوانند
بدون هیچ دستگاهی برخی موجوداتی را که برای دیگران مرئی نیستند، ببینند.
معمولا گفته میشود فردی که قدرت الهام قبل از وقوع امر و بصیرت را داشته باشد،
میتواند تا حدی در مورد وقایع آینده اطلاعاتی بدهد.
● نشانههای حس ششم
طبق گفته متخصصان، افرادی که حس ششم دارند، میتوانند بدون استفاده از حواس
پنجگانه مواردی را حدس زده و در مورد آن اطلاع حاصل کنند. بعضی نظریه عجیبی دارند
و معتقدند همه آدمها تا حدی چنین توانایی را دارند اما این قابلیت در بعضیها
بیشتر است و نمود خاصی پیدا میکند. معمولا افراد با حس ششم قوی حس میکنند موردی
خاص قرار است اتفاق بیفتد و آن مورد در واقعیت رخ میدهد. بعضی از این افراد خواب
اتفاق خاصی را میبینند و آن اتفاق در بیداری عینا رخ میدهد. افرادی که حس ششم قوی
دارند، در اغلب موارد خوابهای واضحتر و کاملا مشخصتری نسبت به سایرین میبینند و
این خوابها را به خوبی به یاد دارند. بعضی از آنها تا حدی میتوانند با
خوابهایشان تعامل برقرار کنند و حتی گاهی چیزهایی میبینند که دیگران نمیبینند و
مسایلی را میشنوند که دیگران نمیشوند. تمایل این افراد به مسایل ماوراءالطبیعه
بیشتر است. افرادی که حس ششم دارند، قوه و قابلیت خلاقه بسیار بالایی دارند و دلیل
آن را دریافت اطلاعات از منابعی غیرمعمول میدانند. بسیاری از نابغههای دنیا مدعی
هستند که چنین حسی دارند.
● کوسهها حس ششم دارند
مساله حس ششم در بین حیوانات هم بحثبرانگیز است و بعضی دانشمندان معتقدند کوسهها
حس ششم دارند و همین حس باعث میشود سیگنالهای الکتریکی را شناسایی کنند. البته
بعضی دیگر از محققان معتقدند که کوسهها شبکهای از سلولهای ویژه در سرشان دارند
که این سلولها میتوانند الکتریسیته را شناسایی کنند و با کمک آن میتوانند
ماهیهایی که زیر شنها پنهان شدهاند را پیدا کنند چون این ماهیها با انقباضات
عضلانی خود سیگنالهای الکتریکی ارسال میکنند که کوسه آنها را شناسایی میکند و
این موضوع ربطی به حس ششم کوسه ندارد! محققان در تحقیقاتی به نقش ژنها و وراثت در
مورد حس ششم پرداختهاند و متوجه شدهاند حین بررسی حس ششم با کارتهای زنر، میزان
تشخیص ترتیب صحیح کارتها در دوقلوهای همسان بسیار مشابهتر از دوقلوهای غیرهمسان
است. البته این محققان معتقدند این نتیجه ممکن است به دلیل روشهای آموزشی مشابه و
یا تجربیات یکسان در بازیها باشد.
فرشته آلعلی
روزنامه سلامت ( www.salamat.ir )
چگونه میشه از حس شممون استفاده کنیم
[پاسخ]
من پدر بزرگم گاهی اوقات چیزهایی درمورد چند روز هفته یا ماه بعد میگوید و همیشه اتفاق می افتد بدون هیچ کم و زیادی می خواستم بدانم که آیا این حالت پدر بزرگم طبیعی است یا غیر طبیعی ؟ با تشکر از سایت خوب و مطالب عالی شما
[پاسخ]
با عرض سلام-میخواستم ببینم وقایعی که رخ میدهند وما آنها را قبلا دیدیم همان حس ششم است در غیر اینصورت چیست
[پاسخ]
با سلام! به عقیده علما حس ششم درکاسه سر انسان نهفته است و توسط فعل و انفعالات مغز سر که از اثر جریانات اکلکترییکی که از نقطه مرکزی فرق سر به اطراف ساطع میشود و سرعت موج آن دوبرابر سرعت نور است به وجود آمده انسان را از ماحول و میحط آن اگر چه به مسافه های بعید واقع شده باشد با خبر میسازد . مثلاً یکی از عزیزان در یک قاره دیگر حیات بسر میبرد و به مجرد که برایش یک مشکل پیش می آید برای این شخص مانند یک الهام موضوع پدیدار شده و متوجه میشودکه خدا خیر کند چه مشکل و یا اتفاقی برای عزیز من در آن جاه پیش آمده باشد . چندی بعد آگاه میشود که مثلاً دوستش تصادم نموده ویا کدام مشکل حاد دیگر برایش پیش شده است . در آن وقت این شخص میگوید والله دلم برایم گفته بود که خدا در مورد آن دوست خیر را پیش نماید . یک مورد را که برایم اتفاق افتیده است ذکر مینمایم . من در شهر مزار شریف افغانستان زنده گی مینمایم و برادر بزرگ من در هرات با فامیل خود بودند . دریکی از روز ها بعد از ختم سپورت آمدم که ناشتای صبح را صرف نمایم و معمولاً از ساعت هفت تا به هشت صبح شبکه های تلویزیونی را تماشا مینمایم . بر طبق روال همیشگی پسر کوچکم تلویزیون را روشن نموده ریموت را برایم تقدیم کرد ولی تصادفا من حال و هوای تماشای تلویزیون را در همان لحظه از دست داده بودم و برایش گفتم که تلویزیون را خاموش نماید . خانمم پرسان نمود که چرا و چه گپ شده که اینطور وانمود کردی ؟ من هم نمیدانستم ولی حوصله تماشای آنرا نداشتم . گفتم نمیدانم . سه چهار دقیقه از صحبت های نگذشته بود که از هرات زنگ برادر زاده ام آمد و بعد از جویای احوالات خبر مرگ برادرم را که به اثر مریضی که عاید حالش گردیده بود برایم اعلان نمود . در این نتیجه رسیدم که واقعاً حس ششم به سرعت مافوق سرعت نور کار خودرا اجرا مینماید .با احترام خاوری
[پاسخ]