بیاغراق واژهی روند شناخته شدهترین واژهی حوزهی آیندهاندیشی است، روندها در اغلب روشها مورد استفاده قرار میگیرند، در بیشتر مباحث به اولین بخش از فعالیت آیندهاندیشی را تشکیل میدهند، و در عین حال سادهترین روشها برای شناسایی آنها وجود دارد.
مفهوم روند در ادبیات آیندهاندیشی در بسیاری از مواقع در مقابل مفهوم رویداد نیز قرار میگیرد. در این حالت روندها بر پیوستگیهای تاریخیها و رویدادها بر گسستگیهای تاریخی تاکید میکنند. و مجموعهی این دو در بسیاری از روشها به صورت هم زمان مورد استفاده قرار میگیرد.
در این نوشتار سعی میگردد تا تعریف روند، جایگاه آن در آیندهاندیشی، انواع روندها، ویژگیهای آن، روشهایی که در آن از مفهوم روند بهره گرفته میشود و مباحث مرتبط با آن بررسی گردد.
تعریف روند
ظهور واژه روند از مباحث مالی بود در مباحث مالی جهت اصلی قیمتها روند قیمت نامیده میشد. این جهتگیری میتوانست فزاینده یا کاهنده باشد. و یا بلند مدت، کوتاه مدت یا میان مدت باشد.
مسایگی حوزه مالی با اقتصاد، مفهوم روند را وارد حوزهی اقتصاد نمود. آلن دیر دورف مفهوم روند را در واژهنامه بینالمللی اقتصاد به صورت ذیل تعریف میکند:
"تعریف بلند مدت یک متغیر اقتصادی به گونهای که میانگین نرخ افزایش یا کاهش آن متغیر در یک بازه زمانی کافی در نظر گرفته شده باشد تا شامل ادواری تجاری مختلف گردد.
به عبارت دیگر دیر دورف بر این نکته تاکید میورزد که یک تغییرات متغیر اقتصادی مورد نظر در یک بازه زمانی بلند مدت باشد، و این بلند مدت بودن، وابسته به آن است که در این بازه زمانی متغیر اقتصادی بتواند شامل ادواری تجاری گوناگون باشد.
انجمن آیندهاندیشی ملی روند را به صورت ذیل تعریف میکند:
"جهتگیری عمومی که در آن جهت قیمتها تغییر میکنند، چه این جهت به سمت بالا و چه به سمت پایین باشد."
مرکز تجارت بینالملل که مرکزی وابسته به سازمان ملل متحد و سازمان تجارت جهانی یا WTO است، روند را به صورت ذیل تعریف میکند:
"نرخ رشد متوسط سالیانه متغیرهای منخب است که به صورت 5 ساله محاسبه میگردد، این متغیرها بر حسب کمترین فاصله مربعاتی از منحنی نمایی است"
در متون آیندهاندیشی اگرچه واژه روند واژهای بسیار مستعمل بوده است و کمتر متنی در این حوزه را میتوان یافت که در آن متن از این واژه استفاده نشده باشد، تعریف ذیل از جمله تعاریفی است که در این حوزه ارایه شده است:
"روند هنگامی ظاهر میگردد که چند پدیده دارای یک گرایش یا جهتگیری عمومی باشند."
میتوان ادعا نمود که در آیندهاندیشی منظور از روند عبارتست از:
"تغییرات منظم در دادهها یا پدیدهها در خلال زمان"
از این پس و در این دانشنامه تعریف مراد از مفهوم روند منطبق بر تعریف فوق است.
ویژگیهای روند
ویژگیهای روند را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم:
هر روند بیانگر تغییرات یک دسته از دادهها یا پدیدهها میباشد.
هر روند بیانگر تغییرات در یک بازهی زمانی است.
روندها به سادهسازی پیچیدگی پدیدهها میپردازند.
واژهی "منظم" در تعریف فوق از روند بیانگر آن است که تغییرات
در دادهها را میتوان بر اساس یک الگوی سادهسازی شده نشان داد.
ذکر روند در مورد بسیاری از پدیدههایی که برساختهی اجتماعی است مشکل است و لذا
تجربهپذیری یا آزمایشی تجربی آن را با مشکل مواجه میکند.
روندها بر اساس این پیشفرض شکل میگیرد که تغییرات در جهان دارای پیوستگی تاریخی
است.
روندها در یک بازهی زمانی قابل توصیف میباشند، اما این بازهی زمانی به شدت
وابسته به موضوع روند و حوزهی دانشی آن است.
جمعآوری دادهها، مرتب سازی آنها، یافتن الگوی روند و تحلیل آن به سادگی
امکانپذیر نیست.
در این راه دو مشکل عمده وجود دارد:
الف- وجود اغتشاش
ب- تئوری الگوی مناسب
فراروندها
واژهی فراروند واژهای است که بر اثر فعالیتهای نایس بیت و همکاران وی متداول
گشت.
نایس بیت در کتابی که با عنوان فراروند نگاشت سعی داشت تا به
روندهای پیشران و عمدهای دست یابد که بر اساس آن بتوان بسیاری دیگر از روندها را
نیز طرح و تحلیل نمود. این کتاب از اقبال عمومی گستردهای نیز بهرهمند گردید. اما
بسیاری از آیندهپژوهان فعالیت و ایده وی را کار چندان قابل اعتنایی نیافتند.
به عنوان مثال اسلاتر در "دانش واژهی آینده نگاری" خود، فرا روند را برداشتی بحث
انگیز و مبهم میداند که از ازرش تحلیلی ناچیزی برخوردار است.
امروزه این مفهوم و واژه، به صورت گستردهای به کار میرود.
جایگاه روندها در آیندهاندیشی
جیمز دتیور یکی از آینده پژوهشان مشهور در مورد آینده چنین اظهار نظر
میکند:
"آینده احتمالا" از درهم کنش چهار مولفه زیر پدید میآید:
رویدادها
روندها
تصویرها
اقدامها
بر این اساس روندها به پیوستگیهای تاریخی و وضعیتهای عمده
اشاره دارد، رویدادها به گسستهای تاریخی و عدم اطمینانها در مورد آینده
میپردازد، تصویرها همان مطلوبیتها و چشماندازهاست و اقدامات رهیافت علمی و
تصمیمگیریهاست که هر 3 مولفه دیگر را با هم جمع میکند.
در بررسی روندها بیش از سایر 3 مولفه دیگر از روشهای ریاضی و عددی بهره گرفته
میشود.
روشهای مبتنی بر روند
روندها در روشهای ذیل به صورت عمدهای مورد استفاده قرار میگیرد:
الف- تحلیل روند
این روش ابتدا در حوزهی بازاریابی و برنامهریزی تجاری مورد استفاده قرار گرفت و
سپس در حوزههای برنامهریزی استراتژیک در هر دو حوزهی ملی و بنگاهی مورد
بهرهبرداری قرار گرفت.
این روش به انواع گوناگونی تقسیم میگردد که عبارتست از:
تحلیل روند تاریخی
تحلیل محتوا
تحلیل الگوی دورهای
ب- تحلیل تاثیر بر روند
در این روش سعی میشود تا ایدهی روند با ایدهی رویداد ادغام گردد.
بر این اساس در این روش هم روندها و هم رویدادهای تاثیرگذار بر آن روندها به صورت هم زمان مورد تحلیل قرار میگیرد.
انواع روندها
دتیور در مقالهی خود با نام "آینده پژوهی به عنوان دانشی کاربردی" روندها
را به 3 دسته ذیل تقسیم میکند:
1- روندهايي كه استمرار حال و گذشتهاند.
براي فهم اينها بايد آنچه را كه در شرف وقوع است و آنچه را كه پيشتر روي
داده، بهدرستي شناخت.
بخشي از اين شناخت با تأمل در تجربههاي شخصي، و بخشي ديگر با درك
آموزههاي علوم طبيعي و اجتماعي بهدست ميآيد. آداب و رسوم و آموزههاي
مذهبي، فلسفي يا تاريخي نيز ميتوانند در اين شناخت مؤثر باشند. جان كلام،
اينها همان نوع روندهايي هستند كه در بيشتر طرحهاي استراتژيك بررسي ميشوند.
2- روندهاي كم و بيش ادواري
اين روندها در گسترهي تجارب شخصي ما قرار نميگيرند، امّا بخشي از ابعاد
گذشتههاي دورتر ميباشند. در اين وادي، تكيه بر موفقيتها يا شكستهاي شخصي
براي پيشبيني آينده ميتواند گمراهكننده باشد، زيرا ما هيچگاه شخصاً آنطور
كه در آينده تجربه خواهيم كرد و يا چنانكه ديگران پيش از ما آزمودهاند،
آنها را در حال حاضر تجربه و لمس نخواهيم كرد.
امّا شايد در اسناد و مدارك تاريخي، فلسفي يا مذهبي و يا در
آداب و رسوم مردم، ثبت و ضبط شده و به طور ضمني در دسترس ما قرار گيرند.
شايد هم كشف و شناخت پارهاي از اين روندها، مستلزم بهرهگيري از فنون
رياضي باشد. معهذا، چون ما تأثير اين روندها را شخصاً نيازمودهايم، در درك
كامل اين مسئله كه چه انتظاراتي از آنها داشته باشيم، مشكلات فراواني
خواهيم داشت.
3- امّا آينده ممكن است آبستن اموري باشد كه كاملاً نو بوده و پيش از
آن هرگز به تجربه بشري در نيامده باشد.
چنين روندهايي را بهتر است "مقولههاي نوظهور" بناميم. گر چه احتمال بروز
آنها در آينده وجود دارد، امّا در حال حاضر به سختي قابل مشاهدهاند و در
گذشته هم موجود نبودهاند. بسياري از آيندهپژوهان استدلال ميكنند كه
مهمترين روندهاي آينده، همين مقولههاي نوظهورند كه عمدتاً پيامد مستقيم يا
غيرمستقيم فناوريهايي جديد ميباشند. به اتكاي اين فناوريها، بشر ميتواند
دست به كارهايي بزند كه قبلاً نميتوانسته (يا به عكس، كارهايي را كه
قبلاً به سادگي انجام ميداده، اكنون برايش دشوار شده)، و در عين حال
محيط زندگي انسان را نيز تغيير دادهاند. روشهاي شناسايي مقولههاي نوظهور
كاملاً با روشهاي سنجش و پيشبيني روندهاي يادشده
رویدادها
رویدادها بر خلاف روندها هستند و گسستگی تاریخی را بیان میکنند. رویدادها وقایعی
هستند که باعث قطع پیوستگی تاریخی میشوند. به عنوان مثال در تاریخ انرژی دنیا تا
قبل از سال 1973 روند افزایش عرضهی نفت از سوی کشورهای عرضهکننده به صورت نمایی
در حال افزایش بوده است. بسیاری از شرکتهای نفتی با برآورد روند افزایش عرضه به
پیشبینی آینده عرضهی نفت میپرداختند و با استفاده از مدلهای عرضه و تقاضا، قیمت
آیندهی نفت را پیشبینی میکردند. اما با توجه به مسایل میان اعراب و اسراییل و
شدت یافتن آن در این زمان، این روندها به شدت از ارایه واقعیتها ناتوان گردیدند.
در این زمان با قطع عرضهی نفت از سوی کشورهای عربی، بازار جهانی دچار یک بحران
جدی گردید. این قطع صادرات نفت یک رویداد بود که در مقابل روندهای نمایی عرضهی
نفت قرار گرفت و باعث قطع پیوستگی تاریخی در میزان عرضهی نفت خام شد.
رویدادها ممکن است به دلایل گوناگونی اتفاق بیافتند، اما در بسیاری از روشهای
آیندهاندیشی شناسایی رویدادها از آن جهت اهمیت دارد که بر مواردی توجه میکند، که
بر خلاف وضعیت فعلی و روندهای موجود است، اما با وقوع آنها آینده تحت تاثیر قرار
میگیرد.
در اینجا لازم است تا اندکی به مفهوم ناپیوستگی تاریخی اشاره
شود.
اگرچه در بین ریاضیدانان مفهوم ناپیوستگی تعریف روشن و مشخصی دارد که در اثبات قضیه
های متعددی از آن استفاده می شود اما در بین آینده پژوهان و بویژه کسانی که در
حوزه برنامه ریزی برپایه سناریو ها فعالیت می کنند، دربارهی این مفهوم و رابطه آن
با مفاهیم مشابهی مانند شوکها ، رویدادهای نظامگسل، دو شاخه شدن ها، شگفتی ها، و
شگفتی سازها تفاهم کاملی وجود ندارد.
بروکز در مقاله کلاسیک خود تحت عنوان «گونه شناسی شگفتی ها در فنآوری،
نهادها، و توسعه» تاکید می کند که تغییرات عمده و چشمگیر اغلب به صورت انفجارهای
ناگهانی یا ناپیوسته اتفاق می افتند و نقش مهمی در شکل بخشیدن به دنیای آینده
ایفا می کنند. به نظر بروکز کنار گذاشتن و صرف نظر کردن از شوک های بیرونی، واکنش
های غیر خطی، و رفتارهای ناپیوسته که ویژگی عمده سیستم های طبیعی و اجتماعی به شمار
می روند، نهایتا موجب می شود که جامعه برای مواجهه و تفسیر تعداد فراوانی از وضعیت
های نهایی که به هر حال غیر ممکن نیستند آمادگی لازم را نداشته باشد.
شگفتیسازها دستهای از رویدادها هستند که از احتمال وقوع بسیار کمی برخوردارند،
اما با وقوع آنها آینده به شدت تحت تاثیر قرار میگیرد.
ممکن است بسیاری از سناریوها، در مورد وقوع یک رویداد یا یک شگفتیساز باشند. به
عنوان مثال وقوع زلزله در سال جاری از احتمال کمی برخوردار است، اما در بسیاری از
فعالیتهای برنامهریزی با نگارش سناریویی که در آن این زلزله در سال جاری اتفاق
میافتد، تلاش میشود تا وضعیت سازمان یا شهر یا … را در آن سناریو شناسایی
نمود. همچنین ممکن است برنامهریزیها در قالب سناریوهایی تهیه و تنظیم گردد.